تاریکخانه

گاه نوشت های حسین ارومیه چی ها

گاه نوشت های حسین ارومیه چی ها

تاریکخانه

من نمیدونم آیا هر کدوممون یه سرنوشتی داریم یا تصادفی عین یه پر با نسیم به این طرف و اون طرف میریم.ولی فکر میکنم شاید هردوی اینها درست باشه.شاید هردوی اینا در یه زمان اتفاق میفته...فارست گامپ

مترجم و نویسنده سینمایی
دانشجوی دکترای مطالعات تئاتر در دانشگاه چارلز جمهوری چک
لیسانس زبان روسی ازدانشگاه شهیدبهشتی
فوق لیسانس ادبیات نمایشی از دانشگاه تربیت مدرس
فارغ التحصیل دوره فیلمسازی از انجمن سینمای جوانان ایران

سابقه همکاری با روزنامه بانی فیلم، مجله فیلم نگار، 24، سینمااعتماد، بولتن جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان،سایت های سینماسینما و...

سادگیِ منو ببخش آقای کیمیایی.....

به بهانه برگزیده شدن جرم به عنوان بهترین فیلم و برگزاری بزرگداشت مسعود کیمیایی در جشنواره فجر

سادگیِ منو ببخش آقای کیمیایی.....*

 

عکس،عکس...فقط عکسه که می مونه!

وقتی رفتی،نفهمیدم کی داره می ره،حالا که اومدی می فهمم کی اومده...

عقیده کوتاه یعنی شعار،چون تیزه تو دردت میاد

به چیزی که دل نداره دل نبند

.

.

.

اینها تنها بخشی از جملاتی است که در فیلم های مختلف و از زبان شخصیت های گوناگون بیان شده و هر کدام به نوعی در ذهن و خاطر سینما دوستان نقش بسته و تبدیل به خاطره شده است.

کیمیایی که خاطره بیش از چهار نسل از مخاطبان را همراه خود دارد حالا در آستانه هفتاد سالگی همچنان فیلم می سازد،می نویسد و معتقد است که کار نکردن دردی از فیلمساز دوا نمی کند و به عبارتی دیگر فیلم می سازم پس هستم.

برای من که آدم خاطره بازی هستم مرور گذشته بیشتر همراه با فیلمهایی بودند که سالها قبل از کیمیایی دیده ام و با هر کدام نیز خاطره ای دارم.هر کدام از این خاطره ها  نیز با یکی از شخصیتها و قهرمانها ی فیلمهای او گره خورده است.اصولا فیلمی که قهرمان دارد و داستان بر اساس روند حرکت او پیش میرود بیشتر در ذهن مخاطب می ماند و مخاطب دل مشغولی بیشتری با آن دارد و فیلمهای کیمیایی از این نظر که همگی قهرمان محور و بعضا قهرمان پرور هستند مورد توجه قرار می گیرند.از همان قیصر که البته به نوعی ضد قهرمان بود تا همین فیلمهای اخیر که حالا پسرش در نقش این قهرمانها ظاهر می شود دل مشغولی ها و دغدغه های کیمیایی انگار رنگ نباخته بلکه در زمانهایی با توجه به شرایط و موقعیت کم رنگ یا کم اثر شده است.دغدغه های کیمیایی همواره پیرامون جامعه قهرمان ها و آسیب ها و مشکلات او بوده است.و عده ای که همیشه در برابر قهرمان می ایستند و این قهرمان است که به دور از توجه اطرافیان و بر اساس باورها و عقاید خود کاری می کند که فکر می کند در مسیر رسیدن به خواسته هایش و پایمال نشدن حقوق خود و باورهایش بهترین است.البته در این میان قهرمان همیشه نقطه مثبت داستان نیست و گاه حتی از زاویه ای دیگر طوری نشان داده می شود که انگار باید حق را به او هم بدهیم در حالیکه می دانیم حق با طرف مقابل است ..ولی چون داستان از منظر این قهرمان روایت میشود و ما در کنار همه کنش و واکنشهای او شریک هستیم دوست داریم که او همیشه پیروز میدان باشد.نقطه مشترک همه این قهرمانها را می توان در نوعی عدم اعتماد به اطرافیان ، درهای بسته ای که بعضا با آن روبه رو می شود و از ادامه راه باز می ماند و برای پیمون مسیر راهی جز راههای مرسوم را بر می گزیند ،جستجو کرد.دیگر ویژگی بارز فیلمهای کیمیایی جغرافیا و جامعه مورد روایت است که اغلب همراه با تضاد و تغییر همراه است.و آدمهایش به همراه المانهای دیگری که باعث بروز آسیب هایی می شوند که در نهایت قهرمان تصمیم به اقدام در برابر این تضاد ها می گیرد.اگر در قیصر جامعه ای را  می بینیم که به باعث طغیان قهرمان فیلم می شود یا در گوزنها دو رفیق را که بعد از مدتها به هم رسیده اند و حالا هر کدام در شرایط خاصی گرفتار شده اند ولی در نهایت تسلیم شرایط و به عبارتی جامعه می شوند.این در اعتراض شکل امروزی تر و متفاوت تری پیدا می کند ؛جامعه با تغییرات و مخالفت هایی که بر اثر برخی مسائل پیش آمده مواجه شده و قهرمان در شرایط جدید به دنبال راه فراری است تا دوباره به همان خاستگاه اصلی خود باز گردد.در حقیقت معتقدم کیمیایی در جامعه و سینما نقشی چون اسکورسیزی با دغدغه ها و اعتباری که او در سینمای آمریکا ایفا میکند را دارد.

دیگر ویژگی کیمیایی بازیگر سازی و بازیگر پروری اش در فیلمهای گوناگون است.او نقشها را طوری در بازیگران به اصطلاح آداپته می کند که در مقابل دوربین گویی این شخصیت،دیالوگها و احساسات پرسوناژ است که تماشاگر به نظاره می نشیند.از نمونه های بارز این ویژگی می توان به نقش آفرینی فردین در فیلم غزل اشاره کرد که به گواه همگان از برجسته ترین و متفاوت ترین بازی های کارنامه هنریش حضور در همین فیلم بوده است.جدا از بازیهای ماندگار بهروز وثوقی در چهار همکاری مشترکش با کیمیایی، بازیگرانی نیز بوده اند که با بازی در یک فیلم و یک نقش چنان بازی شان برجسته و قابل تحسین از کار درآمده که آنها نیز حتی با گذشت سالها از آن به عنوان نقاط قوت و اوج کارنامه حرفه ایشان یاد می کنند..چنان که سعید راد در دو همکاری که با کیمیایی داشته به این قضیه اشاره دارد و با اینکه بازی چشمگیرش در نقش امانی ساواکی در فیلم خط قرمز دیده نشد،ولی همچنان از نقاط روشن کارنامه  حرفه ایش بازی در این فیلم و نقش کولی فیلم سفر سنگ است.به عبارتی علاوه بر قدرت و استعداد بازیگر برای ایفای یک نقش، در واقع این نشانه هایی که کیمیایی از شخصیت و به اصطلاح بالا  و پایین های نقش به بازیگر می دهد باعث برجسته شدن بیش از پیش نقش و بازیگر ایفا کننده ی آن می شود.

همانطور که همه سینما دوستان و علاقه مندان نقشهای به یاد ماندنی فرامرز قریبیان در فیلمهای کیمیایی را در خاطره خود دارند و به نظرم نقطه اوج آن بعد از گوزنها در رد پای گرگ نمود پیدا می کند که این نیز یکی از فیلمهای کلاسیک و به نوعی نسخه کاملی از همه المان های مورد علاقه کیمیایی است که به شکلی کامل و در بستری مناسب روایت می شود.حتی فرامرز صدیقی در همکاری های اندکی که با کیمیایی داشته نقشهای ماندگاری چون سرگرد فیلم تیغ و ابریشم یا رضای فیلم دندان مار آفریده که هر کدام از این شخصیت ها وسعتی به اندازه حافظه همه سینمادوستان همچون دیگر شخصیتهای ماندگار فیلم های کیمیایی دارند.هر چند شخصاً با آخرین فیلم به نمایش درآمده کیمیایی ارتباط کافی برقرار نکردم ولی باز هم به نظرم فیلم همان مولفه های سابق و دل مشغولی های خاص کیمیایی را در شکلی امروزی تر و البته حالا در جامعه شهری با همه ناملایمتی ها و بی تفاوتی هایش دارد.

دوبله و موسیقی و به عبارتی صداهای ماندگار دیگر خصیصه ای است که فیلمهای کیمیایی را در ذهن سینما دوستان ماندگار کرده است و این شاید به این دلیل باشد که خود او موسیقی و صدا را به خوبی می شناسد.هر چند که در آن دوران پیش از انقلاب صدابرداری همزمان نیز مرسوم بوده ولی کیمیایی ترجیح داده برای برقراری ارتباط قوی و انتقال حس شخصیت ها به بهترین وجه از دوبله استفاده کند.این مساله درباره موسیقی هم صدق می کند و در آن زمان که اکثر موسیقی ها برای پر کردن فیلمها و جذب تماشاگر بوده کیمیایی  با همکاری دوستت دیرینه اش اسفندیار منفردزاده برای فیلمها و شخصیتها موسیقی های ماندگاری می سازند و حتی سنت رایج آواز فیلم فارسی را هم در شکل دیگری رایج می کند و در چند فیلمش از صدای فرهاد استفاده می کند که همه به همراه هم باعث محبوبیت همه جانبه فیلمهایش می شوند.کاری که او در آخرین فیلم خود البته در مورد دوبله دوباره انجام می دهد و نتیجه به گواه گویندگان فیلم و خود کیمیایی متفاوت و قابل توجه شده است.

نگاه کنید به نقش گویی هایی که در فیلمهای پیش از انقلاب، گویندگان قدری چون منوچهر اسماعیلی به جای شخصیت های فیلمهای او انجام می دادند و فیلمی چون قیصر را علاوه بر همه امتیازها و المان های ماندگاری که دارد صاحب یک نقطه قوت دیگری نیز می کند که آن همان صداهای خوب و ماندگار فیلم است.حتی در فیلم های دهه شصت کیمیایی این موضوع به خوبی قابل درک است و با این که رسم رایج در آن دوره دوبله فیلم ها بوده و لی دوبله فیلمهای کیمیایی چیزی ورای دیگر فیلم های دوبله شده است و این به هیچ عاملی جز دیالوگ ها ،شخصیت های کارشده و با قدرت بستگی ندارد.و در شاهکار کارنامه پس از انقلابش یعنی سرب که این موضوع بیش از همیشه خود را نمایان می سازد که همه شخصیتها با صداهایشان در ذهن نقش می بندند و علاوه بر روایت کلاسیک و شخصیت های هویت دار و اصیل فیلم این نکته را نیز باید به مجموعه عوامل موفقیت فیلم افزود.

 

حالا آخرین فیلم استاد در جشنواره به نمایش درآمده خیلی ها دوست داشتند،خیلی ها عاشقش شدند و عده ای هم دوست نداشتند.اما فقط می توانند دوست نداشته باشند.چیزی که مهم است این است که نباید به هر بهانه ای به فیلمسازی که انبوهی از خاطرات عده ای  از عاشقان سینما را همراه خود دارد و بیش از 5 دهه در سینما کار می کند بی جهت توهین کنیم.اتفاقی که در برنامه هفت اتفاق افتاد تنها یک نقد ساده نبود بلکه زنگ خطری بود تا بفهمیم بی جهت نبوده که سینماگران دائم از مضرات هفت برای سینما می گفتند و آن را خطر جدی می دانستند.امروز نوبت کیمیایی بود.باید دید این اساتید دوباره می خواهند آبروی چند ده ساله کدام سینماگر را یک شبه بر باد دهند. در پایان می خواهم بگویم من نیز همچنان به فیلمسازانی چون کیمیایی که دغدغه ای جز سینما،مسائل اجتماعی و فیلمسازی ندارند افتخار می کنم و به این باور دارم که کیمیایی و فیلمهایش کتابی است که هیچ گاه از دوباره خواندن آن خسته نمی شویم...

*برداشتی از نام فیلمی به کارگردانی زنده یاد مهدی اباسلط

 

  • حسین ارومیه چی ها

مسعود کیمیایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی