تاریکخانه

گاه نوشت های حسین ارومیه چی ها

گاه نوشت های حسین ارومیه چی ها

تاریکخانه

من نمیدونم آیا هر کدوممون یه سرنوشتی داریم یا تصادفی عین یه پر با نسیم به این طرف و اون طرف میریم.ولی فکر میکنم شاید هردوی اینها درست باشه.شاید هردوی اینا در یه زمان اتفاق میفته...فارست گامپ

مترجم و نویسنده سینمایی
دانشجوی دکترای مطالعات تئاتر در دانشگاه چارلز جمهوری چک
لیسانس زبان روسی ازدانشگاه شهیدبهشتی
فوق لیسانس ادبیات نمایشی از دانشگاه تربیت مدرس
فارغ التحصیل دوره فیلمسازی از انجمن سینمای جوانان ایران

سابقه همکاری با روزنامه بانی فیلم، مجله فیلم نگار، 24، سینمااعتماد، بولتن جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان،سایت های سینماسینما و...

خط پایان

منتشر شده در روزنامه بانی فیلم شماره 1900-18 دی 1389

درباره 127 ساعت

خط پایان

دنی بویل و جیمز فرانکو ما را به یک سفر مهیج و خاطره انگیز می برند...

درست دو سال پیش بود که میلیونر زاغه نشین دنی بویل در جشنواره فیلم تلوراید به نمایش درآمد و امسال بویل بر آن شد تا فیلم تازه اش،127 ساعت را دوباره برای این جشنواره آماده کند.فیلمی که تحسین همگان را برانگیخت.

بویل به خوبی می دانست که لبه باریکی را پیش رو دارد تا بتواند موفقیت جهانی میلیونر زاغه نشین را دوباره تکرار کند.برای همین تصمیم گرفت سراغ قسمت خطرناک ماجرا برود.آزمون سختی که توسط آرون رالستون به او الهام شده بود.داستانی که بر اساس واقعیت است و اتفاقی است که خود نویسنده در سال 2003 دچار آن شده بود. فیلم تصاویر پرتحرک و  مغشوشی دارد و در بیشتر لحظات فیلم تماشاگر را به جستجو و کندو کاو می طلبد.ما همراه با بازیگر فیلم، جیمز فرانکوی دیدنی در یک دره محبوس شده ایم.ولی در واقع بویل کارگردانی ماهر است که می تواند بر موانع مختلف پیش رو غلبه کند تا جایی که حتی بتواند با موفقیت های تجاری اش در اسکار آینده گوی سبقت را از حریفان برباید.

بویل  بسیاری از کسانی که در میلیونر زاغه نشین با وی کار کردند همچون سیمون بیفوی فیلمنامه نویس،تهیه کننده اش،کریستین کولسون،آهنگسازش آ.آر.رحمان و فیلمبردارش آنتونی دود منتل(که در تیتراژ نامش همراه با انریکه چیدیاک می آید)را گرد هم آورده تا به نوعی به  یک فیلمسازی بی دغدغه رو ی آورد  و همکاری مشترک را برای گروه آسان تر کند..فیلم با صدایی مهیب T تصاویری مقطع  و تصاویر دیجیتالی سریعی از زمانی که آرون از مسیر سفرش در پارک ملی Canyon land در اوتاه منحرف می شود آغاز می شود.بویل نمایش تصاویر گیج کننده و تدوین پرتحرک را از همان دوران آغاز کار و فیلمهای اولیه اش نظیر گور کم عمق و Trainspotting نشان داده است.اینجا اما این شیوه وسیله ای است برای معکوس نشان دادن شخصیت پرتحرک قهرمان فیلم،که فردی ماجراجو است و شور و شوق حاصل کشف مسیرش را با هرکس که می بیند تقسیم می کند.آرون زمانی که در اوتاه در حال کوه پیمایی است با دو دختر رو به رو می شود و فورا آنها را تحریک می کند تا از عرض برآمدگی تند تپه بالا بروند و داخل دریاچه کریستال آبی شیرجه بزنند.ما این اشتیاق را با احساس شخصیت ها سهیم می شویم.ولی ما خطر قریب الوقوعی را نیز حس می کنیم.زمان می ایستد ،زمانی که آرون دختران را ترک می کند و شروع به پایین آمدن از دره می کند ناگهان تخته سنگی از جای خود منحرف می شود و دست او در آنجا گیر می کند و او گرفتار و اسیر می شود. اگرچه این قسمت از فیلم انرژی و تحرک را با اتفاقات مختلف و خارج از تصور و ادراک آرون حفظ می کند اما از اینجا،فیلم به یک جهت درونی متمایل می شود.بویل امتیازات زیبایی این زمینه  فیلم را که از بسیاری از وسترن های جان فورد وام گرفته است بدست می آورد اما او همچنین زندگی درونی شخصیت را به تسخیر خود در می آورد. فرانکو با اجرای تک نفره اش از این شخصیت با وجود همه مشکلاتش، تا حد زیادی در این مسیر به بویل کمک می کند.او مهارت شگرفی در این زمینه دارد و همین بس که امسال مخاطبان فقط او را در فیلم خوردن,عشق،نیایش در نقش یکی از عشاق جولیا رابرتز و فیلم Howl دیده اند. اینجا  اما او موظف است تا به شکلی کاملا رادیکال شخصیت متفاوتی را نشان دهد؛ شخصیتی برون گرا و ماجراجو که مجبور است منعکس کننده جامعه نیز باشد که حتی میتوان گفت که از بخت های اسکار سال آینده نیز به شمار می رود.حالت های مختلف تجربه های آرون  که در فیلم می بینیم اشاره به تم های عمیق فیلم دارد.در حقیقت 127 ساعت را می توان یک انتقاد نیشدار و دو پهلو به جامعه مردان دانست.آرون به اندازه کافی شجاع است تا سفر کوه پیمایی اش را بدون اینکه به کسی بگوید قدم در چه مسیری می گذارد آغاز کند و در فیلم می بینیم که روح از خود راضی و مستقل او چطور مهارت زندگی را به او می بخشد.ولی در نهایت ذهن فردگرایش او را در یک خطر مرگ آفرین رها می کند.  و نتیجه اش فریادی می شود که او در اواخر فیلم می کشد:"من به کمک احتیاج دارم..." که به نوعی اشاره به عدم کفایت نظام متکی به نفس غرب دارد که در طی آن بسیاری از افراد در این مسیر بازماندند. فرانکو این لحظه کلیدی را با  شدت احساس کم نظیرش به مخاطب القا می کند.اگرچه آزمون سخت رالستون 7 سال پیش در جهان به پا شد، اما هیچ ضمانتی مبنی بر اینکه فیلم از داستان واقعی خود دور شده است وجود ندارد.همه  مهره های کلیدی و عوامل خلاق فیلم به کشش فیلم و پایان غیر منتظره اش کمک می کند.مونتاژ جان هریس بی نظیر است و موسیقی تاثیرگذار رحمان بر جنبه احساسی فیلم می افزاید.در نهایت، این مجموعه استعدا های بویل و فرانکو است که این فیلم را درست و به جا از کار در آورده است.

اولین نمایش: جشنواره فیلم تلوراید

بازیگران: جیمز فرانکو،کاتا مارا،آمبر تامبلین،کلمنس پوسی،تریت ویلیامز،کیت برتون

کارگردان:دنی بویل

فیلمنامه:دنی بویل،سیمون بیوفوی

بر اساس رمانی از آرون رالستون

تهیه کنندگان:کریستین کولسون،دنی بویل،جان اسمیتسون

تهیه کنندگان اجرایی:برنارد بیلو،لیزا ماریا فالکونه،جان کلی،تسا راس

مدیر فیلمبرداری: آنتونی دود منتل،انریکه چدیاک

طراح پروژه: سوتریات آن لارلارب

موسیقی:آ.آر. رحمان

تدوین: جان هریس

درجه بندی سنی:R

زمان نمایش: 95 دقیقه

منبع:Hollywood reporter 

  • حسین ارومیه چی ها

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی