تاریکخانه

گاه نوشت های حسین ارومیه چی ها

گاه نوشت های حسین ارومیه چی ها

تاریکخانه

من نمیدونم آیا هر کدوممون یه سرنوشتی داریم یا تصادفی عین یه پر با نسیم به این طرف و اون طرف میریم.ولی فکر میکنم شاید هردوی اینها درست باشه.شاید هردوی اینا در یه زمان اتفاق میفته...فارست گامپ

مترجم و نویسنده سینمایی
دانشجوی دکترای مطالعات تئاتر در دانشگاه چارلز جمهوری چک
لیسانس زبان روسی ازدانشگاه شهیدبهشتی
فوق لیسانس ادبیات نمایشی از دانشگاه تربیت مدرس
فارغ التحصیل دوره فیلمسازی از انجمن سینمای جوانان ایران

سابقه همکاری با روزنامه بانی فیلم، مجله فیلم نگار، 24، سینمااعتماد، بولتن جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان اصفهان،سایت های سینماسینما و...

به بهانه نمایش فیلم تحسین شده پسر بابل در جشنواره فیلم فجر

به بهانه نمایش فیلم تحسین شده پسر بابل در جشنواره فیلم فجر

به عنوان نخستین فیلم مستقلی که پس از سالهای حکومت صدام در عراق ساخته شده پسر بابل اثر قابل تقدیری است که توانسته ترس و وحشت رایج میان مردم در سالهای اخیر را به خوبی نشان دهد.پسر بابل اثر قابل توجه محمد الدراجی  با استفاده از روایت ساده ای که بیشتر از سینمای ایران وام می گیرد احساس عمیق فقدان پدر فرزند و مادربزرگش را به نمایش می گذارد.همچنین موضوعاتی چون سیاستهای محلی ،تصرف آمریکایی ها و قساوت های کردها با ظرافت تمام  در پس زمینه فیلم قرار گرفته است تا تماشاگرانی که اساسا با وارد شدن در حلقه احساسی فیلمها مشکلی ندارند را با خود همراه کند.

بر اساس گفته ها،  ماجرای احمد و مادربزرگش که در جستجوی پسرش ،ابراهیم بوده در گزارشات MIA ثبت شده و گزارش دستگیری اش در سال 1991 هم موجود است.این داستان به شکل دردآوری تلخ است.در این مسیر همچنین ماجرای باج های فراتر از حد تصوری که صدام در زمان حکومتش می گرفته و منجر به کشته و مفقود شدن میلیونها عراقی شده را می بینیم.ماجرایی که بعدها با نبش بیش از سیصد قبر و جستجو برای یافتن نام و نشانی از آنها ادامه یافته است.واقعیت این است که تنها تماشاگرانی جسور و با دل و جرأت می توانند با این فیلم جاده ای که از کردستان عراق تا قبرهایی مملو از استخوان و جمجمه ادامه پیدا می کند همراه شوند.

داستان فیلم مربوط به سال 2003 و پس از سقوط صدام حسین است. بغداد هنوز در حال سوختن است و تاکید بر رفتار سربازان آمریکایی که می خواهند تصرف را امری اجباری جلوه دهند. ما احمد دوازده ساله(یاسر تالب) و مادربزرگ قد خمیده اش(شهزاد حسین) را در جاده خاکی خلوت و سوزانی می بینیم که منتظر وسیله ای هستند تا به نصیریه بروند.مرد حریصی که با بی میلی آنها را سوار می کند نیز نقش پر کردن خلاهایی که در پس زمینه داستان وجود داردرا ایفا می کند.که نمونه آن را در توضیح ماجرای انفال به احمد می بینیم و اینکه در واقع انفال قتل عام کردها و اعراب توسط صدام بوده است.

وی آنها را تا بغداد می برد و آنجا در پی اتوبوسی به مقصد نصیریه هستند.رابطه نزدیک احمد و مادربزرگش(ام ابراهیم) نخستین لحظات عاطفی فیلم را رقم میزند.همچنین احمد شر و شیطانی که در فیلم می بینیم بیش از آنکه مثلا به قربانیان بی گناه فیلمهای کیارستمی نزدیک باشد به بچه های جنگ زده افغانی در فیلم مخملباف شبیه است.همچنین حرفهای گستاخانه جوانی به نام تالب و مخالفت هایی که اغلب با مادربزرگ می کند به خصوص در مسیری که از مسجد تا غسالخانه و از زندان تا گورستان طی می کنند، ترکیبی از توازن کامل شخصیتها را پدید آورده است.در این سفر الدراجی فرصت این را می یابد تا بسیاری از مشکلات پس از جنگ که گریبانگیر مردم عراق شده را به نمایش بگذارد و این مساله را در شخصیتهای خوب کار شده اش بپروراند.مانند یکی از شخصیتهای مایلیخولیا گونه به نام موسی،یکی از اعضای سابق نیروی ویژه صدام حسین که بسیار باورپذیر از آب در آمده است.همچنین لحنی که فیلم به وسیله آن می خواهد حکومت را به خاطر آسیب هایی که پیش از این به مردم وارد کرده محتاج به نوعی بخشش و درواقع بدهکاری کند ، به شکلی کاملا ناهمگون در فیلمنامه ای که دربر دارنده ی نگرش های یهودی و مسیحی است، قرار گرفته که اتفاقا می خواهد از این طریق به ماجرای ابراهیم و اسحاق(ع) هم نقبی بزند ، ولی همه این انگاره های به ظاهر فلسفی نمی تواند اثر مطلوب را بر جای بگذارد و با احساسات خام دستانه ای که بعضا توسط بازیگران ابراز می شود کارکرد خاصی در فیلم پیدا نمی کند.

با اینکه فیلم داستانی ساده و گروه بازیگران ناشناخته ای دارد ولی مشخصا از مشکل کمبود بودجه رنج می برد.به خاطر همین در فهرست تهیه کنندگان فیلم که هر کدام سهمی در فیلم داشته اند نامهای زیادی از کشورهایی چون انگلیس،فرانسه و...به چشم می خورد.و برای همین است که در فیلم برخی از المان های فیلم های غربی را علاوه بر شخصیتهایی که اغلب قابل پیش بینی هستند می بینیم.هوش سرشار الدراجی و فیلمبرداری دقیق و بی نقص باعث شده  نگاه ها به سمت فیلم جلب شود و تماشاگران فیلم را تا پایان دنبال کنند.فیلم نخستین بار در جشنواره بین المللی فیلم خاورمیانه در ابوظبی به نمایش در آمد و پس از آن در جشنواره فیلم ساندنس نمایش داده شدو آنجا به رقابت با فیلمهایی مختلفی از سراسر جهان پرداخت.

.........................................................................

کارگردان:محمد الدراجی

فیلمنامه نویس:جنیفر نوریج،محمد الدراجی،میثال قاضی

بازیگران:شهزاد حسین،یاسر تالی،بشیر المجد

موسیقی:کاد آشوری

مدیر فیلمبرداری: محمد الدراجی،دوراید منجم

طراح لباس:آخلاس صدام

تدوین:پاسکال شاوانس،محمد جبارا

مدت زمان نمایش:91 دقیقه

محصول مشترک عراق،انگلستان،فرانسه

جوایز:

برنده جایزه سازمان حقوق بشر و صلح از جشنواره فیلم برلین

برنده جایزه ریندانس از جشنواره فیلمهای مستقل انگلیسی

برنده جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره ساندنس

 

منبع:Hollywood reporter

  • حسین ارومیه چی ها

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی