گاو خشمگین و طناز
منتشر شده در روزنامه بانی فیلم شماره 1819-3 مهر 1389
درباره رابرت دنیرو به بهانه سالروز تولدش
گاو خشمگین و طناز
رابرت دنیرو که به عنوان یکی از بزرگترین بازیگران زمان خودش قلمداد می شود در17 اوت سال 1943 در نیویورک در خانواده ای هنرمند متولد شد.وی در کنسرواتور استلا آدلر و کارگاه آمریکایی آموزش دید.او شهرتش را ابتدا برای نقشی که در فیلم طبل را آهسته بنواز(1973) داشت بدست آورد.اما او شهرتش را به عنوان بازیگری دمدمی ومتفاوت برای فیلم خیابان های پایین شهر(1973) بدست اورد و اولین فیلمی بود که با مارتین اسکورسیزی کار کرد.در سال 1974 دنیرو جایزه اسکار بهترین نقش مکمل را برای نقشش در قسمت دوم پدرخوانده از آکادمی دریافت کرد و برای جایزه بهترین بازیگر در فیلمهای راننده تاکسی(1976) ،شکارچی گوزن(1978) ، تنگه وحشت(1991) نامزد دریافت اسکار شد.او همچنین برنده اسکار بهترین بازیگر برای فیلم گاو خشمگین(1980) شد.
دنیرو در حال حاضر شرکت فیلمسازی خود ترایبکا را اداره میکند و اولین تجربه کارگردانی اش را نیز با فیلم تجربه کرد. A Bronx Tale (1993)
وی اغلب در نقش شخصیتهایی ظاهر میشود که به نوعی مستعد یک خشونت و درنده خویی اند یا اینکه به نوعی در مرز روان پریشی گرفتار شده اند .او به خاطر اجرای تکنیک های متد اکتینگ در ایفای نقشهایش و مطالعاتی که در زمینه شخصیتهایی که قرار است بازی کند انجام میدهد مشهور است.
در کودکی یک عاشق مشتاق خواندن فیلمنامه ها بود.هنگامیکه در لیتل ایتالی نیورک زندگی می کرد او را بابی میلک می نامیدند چون مثل شیر بسیار لاغر و رنگ پریده بود
نقش عیسی مسیح را در فیلم اخرین وسوسه مسیح(1988)رد کرد.قرار بود در نقش جاش بروکین در فیلم بزرگ(1988) نیز بازی کند.
نقش صاحب پیتزافروشی در فیلم کار درست را انجام بده(1989)نیز به او پیشنهاد شد ولی نپذیرفت.
پسر رابرت دنیرو نقاش اکپرسیونیست و ویرجینیا ادمیرال نقاش است.
او شرکت فیلمسازی اش،ترایبکا را در سال 1989 تشکیل داد
در اسکار 1980 از جوی لاموتا (برادر جک لاموتا) تشکر کرد که در ان زمان از هنرمندان متحد برای تصویر وی در گاو خشمگین استفاده می کرد
پس از درگیری که در ان کافه پاریس به وجود امد و دستگیر شد هر گونه دخالت را انکار کرد و عهد کرد که دیگر به فرانسه باز نگردد
.اگرچه او به عنوان یک بازیگر ایتالیایی-امریکایی شناخته میشود ولی در حقیقت او یک چهارم ایتالیایی تبار است.پدرش نیمی ایرلندی و نیمی ایتالیایی است.مادرش فرانسوی،هلندی و آلمانی بود.با این وجود او به پدربزرگ مادری ایتالیایی اش که به کرات او را در سیراکوس دیده بود رفته بود.دنیرو خود نیز گفته که اغلب از تبار ایتالیایی اش شناخته می شود.
وی دومین بازیگری است که به خاطر ایفای نقش ویتو کورلئونه اسکار گرفت.او و مارلون براندو بازیگرانی هستند که برای بازی در یک نقش اسکار گرفتند
.او اولین بار عشقش به بازی را در سن 10 سالگی کشف کرد وقتی که نقش شیر ترسو را در نمایش محلی جادوگر شهر زمرد ایفا کرد.از مدرسه کناره گرفت تا به یک گروه بپیوندد.
به عنوان بازیگری که بیشترین وزن را برای یک فیلم بدست آورد با وزنی حدود بالای 60 پوند برای نقشش در فیلم گاو خشمگین رکوردادر شد.
ولی 7 سال بعد وینسنت دونوفریو برای کسب وزن 70پوند در فیلم غلاف تمام فلزی از او پیشی گرفت
در رده بندی سالانه پریمر در ساال2002 به عنوان 78 از فهرست 100نفره برگزیده شد.
در 1993 برای نقش انزو فراری در فیلم فراری انتخاب شد فیلمی با بودجه 65 میلیون دلار و کارگردانی مایکل مان که به سرانجام نرسید
در می 2002 با هدف جان بخشیدن دوباره به محله پایین منهتن بعد از واقعه 11 سپتامبر اولی جشنواره فیلم ترایبکا را راه انداخت.
او نیز گفته که مریل استریپ بازیگری است که او دوست دارد با او همکاری کند.
در سال 2002 به عنوان بهترین بازیگر تمام دوران ها از سوی سایت فیلم فور انتخاب شد.
چهار ما وقت صرف کرد تا بتواند به لهجه سیسیلی صحبت کند برای ایفای نقش ویتو کورلئونه در پدرخوانده 2 (1974)تقریبا تمام دیالوگهای او در این فیلم به لهجه سیسیلی ادا میشود.
پذیرش ان سخت بود که او را در نقش غول فرانکشتاین در فیلم فرانکشتاین(1994)قبول کنیم. با توجه به اینکه کنت برانا که نقش دکتر فرانکشتاین را ایفا کرد هم قد او بود.ولی با حقه هایی که بعد ها در سه گانه ارباب حلقه ها نیز به کار رفت او نیز در ان فیم بزرگتر جلوه داده شد.
به عنوان 34 امین بازیگر برتر همه دوران از سوی اینترتیمنت دیلی برگزیده شد
.به خاطر تعهدی که برای فیلمبرداری فیلم 1900 برناردو برتولوچی داشت نتوانست اولین اسکارش را در 1975 بگیرد.
دوست خوبی برای جان بلوش کمدین بود که به خاطر مصرف بی رویه مواد مخدر در 5 مارس 1982 جان باخت.
به عنوان برترین بازیگر زنده در اکتبر 2004 از سوی امپایر برگزیده شد.وقتی که 17 ساله بود وقتی که با دوستش سینما را ترک به صورت کاملا غیر منتظره باین کرد که می خواهد بازیگر شود.هیچ کس او را باور نکرد تا وقتی که او از سال آخر دبیرستان کناره گرفت و به مدرسه متد اکتینگ استلا آدلر پیوست.
اسطوره های دوران کودکی اش کسانی مثل مونگومری کلیفت،رابرت میچام،و مارلون براندو بودند.
به ندرت مصاحبه میکند و به عنوان یکی از خصوصی ترین نامداران شناخته میشود.
ولی با این حال عکس روی جلد مجله اسکویر اواخر دهه 90 شد و مصاحبه ای نیز با مجله کرد.
بیشتر مقالات روی ان مساله تمرکز کردند که او چطور از زندگی شخصی اش محافظت می کند.
در اکتبر 1997 به عنوان پنجمین بازیگر همه دوران در فهرست 100 نفری مجله امپایر برگزیده شد.
در سال 2005 به عنوان 38 در فهرست برترین بازیگر همه دوران از سوی پریمر برگزیده شد.
هر دو جایزه اسکاری که گرفت به نوعی به مارلون براندو مربوط بود.اسکار اولش برای بهترین بازیگر مکمل به خاطر بازی در نقش جوانی شخصیت براندو ،ویتو کورلئونه در پدر خوانده بود.دومین اسکارش نیز برای بهترین بازیگر در گاو خشمگین (1980)جمله های مشهور براندو را در فیلم در بارانداز (1954)تکرار کرد.نقش افرینی اش در نقش تراویس بیکل در راننده تاکسی(1976)به عنوان 42 شخصیت برتر همه دوران در فهرست 100 شخصیت پریمیر در سال 2006برگزیده شد.
به خاطر نقش ماکس کدی در تنگه وحشت (1991)به دندانپزشک 5000دلار پرداخت تا دندانهایش را خراب کند.سپس بعد از فیلمبرداری 20000 دلار پرداخت تا دوباره آنها را درست کند.
یکی از 5 بازیگری است که به خاطر بازی در نقشی که کاملا به یک زبان خارجی صحبت می کرد اسکار گرفت.دیگر بازیگران کسانی مثل سوفیا لورن،ماریون کوتیلارد،روبرتو بنینی و بنیسو دل تورو هستند.
یکی از بازیگرانی است که برای بازی در نقش یک شخصیت واقعی که هنوز زنده بوداسکار گرفت. برای فیلم گاو خشمگین در نقش جک لاموتا.
وی برای اولین بار با بستن روبان سبز رنگ بر روی یقه برگدان لباسش در مراسم اسکار 1981 این رسم بستن روبان در مراسم را به راه انداخت.
وی این روبان را به یاد چندین کودک آفریقایی-آمریکایی که قربانی قتلهای زنجیره ای در جورجیا و آتلانتا شده بوند ، به یقه خود زد.
نقل قول ها:
"دوست ندارم فیلمهای خودم را تماشا کنم.چون اکثرا هنگام تماشای فیلمهای خودم خوابم میبرد."
"دو سال اخر من فقط کمدی بازی کردم و معرکه بود.وقتی که تو یک درام می سازی تمام روز سعی می کنی که یک نفر رو با چکش بزنی یا مجبوری که یه گاز از صورت یه نفر بگیری.از طرف دیگر با کمدی تو می تونی به مدت یک ساعت در بیلی کریستال فریاد بزنی و و دوباره برمیگردی خونه"
"من به پاریس میرم،به لندن،رم ،و همیشه می گم هیچ جا مثل نیویورک نیست و این هیجان انگیزترین شهر جهان در حال حاضره ...همینه"
من ابدا از اون بازیگرایی نیستم که از خودم تعریف کنم و بگم که من معرکه ترین ادم هستم من ناچارم سریعتر انتخاب کنم که آیا می خوام بهترین بازیگر باشم یا اینکه بهترین شخصیتو داشته باشم"به داستین هافمن نگاه کنید.من همیشه به به روشی که حرف میزنه و میتونه باهوش و جالب بشه حسودی میکنم. و همین طور.من نمیتونم مثل اون باشم."
دنیرو درباره آل پاچینو نیز چنین می گوید:"اَل،در تمام سالهایی که ما نقشها رو از هم می گرفتیم مردم سعی داشتند که ما رو با همدیگر مقایسه کنند برای اینکه به ما دلسوزی کنند یا اینکه ما رو از هم جدا کنند.ولی من واقعا هیچ مقایسه ای نمی بینم .خب معلومه که من بلنتر از اونم و خب نقشهای اول بیشتری رو بازی کردم .راستش تو فقط میتونی بهترین بازیگر نسل خودمون باشی البته به استثنای من!"
"یکی از چیزایی که درباره بازیگری هست اینه که تو میتونی جای آدمای دیگه بازی کنی بدون اینکه هزینشو بپردازی
من نیمی ایتالیایی،نیمی هلندی،فرانسوی،آلمانی،ایرلندی ولی اسم من ایتالیایی ست و احتمالا من بیشتر از طرف ایتالیایی ام شناخته می شم تا بقیه "
"تو وقت داری تا حسابی استراحت کنی البته وقتی که بمیری"
"کار کردن تو فیلمها کار سختیه ولی مردم اینو نمی بینند.منتقدان اینو نمی بینن ولی واقعا کارهای زیادی وجود داره.وقتی من دارم یه صحنه درام کار میکنم یه حسی به من می گه که از خدا ممنون باش ولی من مجبور نیستم.چون من میدونم که چه زجری می کشم تا اون صحنه دربیاد.تصور کن نیمه شب شده،سرده،و تو می خوای این صحنه رو بگیری و می خوای اونو اونجور که می خوای بگیری و با این وجود تو به عنوان یه کارگردان می خوای به بازیگرت بفهمونی که چی می خوای و خب هر جوری حساب کنی خیلی سخته"
"وقتی نوجوون بودم به کارگاه نمایش مدرسه می رفتم.مدرسه بازیگرای زیادی داشت.مثل رد استایگر،هری بلافونت که نسل جلوتر از من هستند.من به اونجا رفتم و یک کارگردان به من گفت که می خوای بازیگر بشی؟من نمیدونستم چی جواب بدم.و هیچ چیز نگفتم و اون گفت برای اینکه خودتو محک بزنی دوست داری بازی کنی؟ و خب من گفتم آره ،حتما..همینه "
"مشکل ترین ضررر شهرت اینه که مردم همیشه نسبت به تو مهربان اند.تو در یک جلسه گفت و گو هستی و همه با هر چیزی که تو می گویی موافق اند حتی اگر تو حرف احمقانه ای بزنی بازهم با تو موافق اند.خب تو نیاز داری که یه سری به تو بگن نمیخوان حرفاتو بشنون و این طبیعیه"
"من همیشه یه حسی از کمدی رو تو کارهام دارم.یه جورایی در خیابان های پایین شهر این حس وجود داره و حتی در راننده تاکسی و البته من سلطان کمدی(1982) رو هم کار کردم و من همیشه این سوالو از خودم می کنم که چرا به نظر حس شوخ طبعی بالایی دارم؟"
"من توجه نمیکنم که مثلا من یک اسطوره بازیگری ام.به نظرم فقط بازیگری هستم که کارشو به بهترین نحو و البته با ملزوماتی که تو این زمان وجود داره انجام میدم."
"می تونی به سابقه ام نگاه کنی ولی من هرگز تعصبی رو فیلمهام ندارم حتی اگه با کارگردانی مخالف باشم ولی اون کار رو انجام میدم.همچنین افسوس نمی خورم از فیمهایی که کار کردم یا نکردم.چون حتما دلیلی وجود داشته برای کار کردن توی اون فیلم تو اون لحظه.و خب اگه نتیجه خوب نبود اصلا خودمو اذیت نمی کنم و نگران نیستم که چرا جواب نداد فقط می گم :خب بریم به پروژه بعدی!"
"من همیشه می خوام فیلم بسازم چون فکر می کنم فیلمسازی تعهد و زمان بیشتری رو می طلبه.من از کارگردانهایی که کم کار میکنند خوشم می آد چون میدونند که چی می خوان درست مثل من.مدونم وقتی که یک نما رو باید بگیرم ممکنه اونو چند بار تکرار کنم .ولی اگه اون متکی به یه لحظه باشه و تو لحظه اتفاق بیفته تو نمیتونی برگردی و دوباره بگیری."
جوایز:
برنده اسکار بهترین بازیگر مرد نقش مکمل برای فیلم "پدرخوانده 2" در سال 1975
کاندیدای اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "راننده تاکسی" در سال 1977
کاندیدای اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "شکارچی گوزن" در سال 1979
برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "گاو خشمگین" در سال 1980
کاندیدای اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "بیداریها" در سال 1991
کاندیدای اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلم "تنگه وحشت" در سال 1992
IMDB منبع
- ۸۹/۰۷/۰۳